بهشت امام رضا 

هشتمین نشانی

در طلوع خورشید

ضامنی با وفا

ضامنی بی ریا

ضامنی مهربان

بهترین یار بی کسانی

یا ضامن آهو

حسام الدین شفیعیان/منتظر/

ای گنبد طلایی ات نشانی ات

ای گنبد دل ربا ای نور با نشان

رئوفی ،مهربانی،با صداقت

عدالت،با سخاوت،نور فشانی

مریض می گوید الله یا رضا ضامن بشو

دل شکسته می گوید الله یا رضا من غریبم

پدر ،مادر،همه گویند رضا یا رضا

شهید در راه نور از تو گذر کرد

مریض در راه نور از تو گذر کرد

شفا یافتگان را تو سفارش میکنی

بی پناهان را تو درمانی رضا

خدا نور هدایت گر فرستاد

چهارده گل زیبا فرستاد

//حسام الدین شفیعیان//

//میهمان آقا//

مرد با دیدن میهمان ها رنگش سفید شده بود:هنوز سفره ی خالی خانه را پر نکرده بود.بعد از سلام و احوالپرسی به بهانه ای از میهمان ها غذر خواهی کرد:و دروغی را گفت که حالش بد است و باید برود:میهمان ها بسیار جا خورده بودند چون از راه دور آمده بودند مرد بیرون رفت چند قدمی که رفت مردی او را صدا زد:مرد گفت آدرس نمی دانم و اخم هایش را در هم کرد.

مرد گفت آدرس روی پاکت است شما میهمان آقا هستید.

به پاکت نگاه کرد 4نفر و به میهمان ها تعداد درست بود"و اشکهایش که حلقه میزدند بر روی پاکت.

........................................

//سلام به ضامن آهو//

سارق با دیدن پول در دستهای پیرمرد نقشه ی شیطانی اش را در سر سامان داد و با موتور به سمت هدف حرکت کرد"

پیرمرد روبروی حرم ایستاد و سلام داد.

و موتوری که بالای وانت بود.

سارق در فکر موتورش بود که آژیرهای اتومبیلی آن را با خود همراه میکرد.

..................................................

//لبخند//

پسرک با دیدن گنبد نورانی لبخند زد"

رنگین کمان از آسمان به زمین موج میزد"

.....................................................

خدایا به من آرامش و صبر ی عطا کن تا من در مقابله با شیاطین و کوردلان استقامتم را افزایش دهم

پروردگارا خرد و بصیرت و همتی بلندتر و با عزت و شرافت بیشتری عطایم کن تا پشت شیاطین را به خاک مالیده و نعره را به جای تمام زجر های بشریت به آنها روا دارم

و بخششی که بتوانم افراد جاهل و سر سپردگان را با آن به افق های نزدیکتری رهسپار کنم

و در این زندگی و این عالم خاکی غرق نشوم که بس جولانگاه غریبی ست که آن را به پله ای برای رسیدن فقط به الله خداوند رحیم و رحمان قرار دهم

آمین یا رب العالمین

//حسام الدین شفیعیان//منتظر//

خدایا به من بینش و عدالتی بده تا بندگانت را فقط برای خوب بودنشان دوست بدارم

،

و ایمانی قوی تر 

تا با بدیهایشان

،

بد ی را پاسخ ندهم

،

و شمشیری بران تا در مقابله

با حملاتشان

از خوف 

نور ایمانی که عطایم کردی

به خود آیند

و کلامی هدایت گر

تا در کلمات و جمع جملاتم واژگان به یاری بندگانت 

برای خوب

گفتن

خوب یاد گرفتن

و خوب انتقال دادن

آن را

که زکات آموختن و انتقال علم خوبی هاست

به ما ارزانی نمایی

//منتظر//

دریای معرفت و عطوفت و مهربانی الله

ای لطفت بی منت،و صبرت پایدار، ای الله

ای خدای مهربان،ممنون که من را آفریدی تا در پناه خدایی که الله است باشم ای الله

و هر وقت در سیاهی یا فتنه ی آدم نماها گیر افتادیم با سلاح ایمانی که در قرآن یادمان دادی خودمان را محافظت کنیم

و بگوییم

یا الله مددی

و سپاس

از معصومین و انبیاء و اولیا و تمام رسالت پیشگان که برما ما عنایت فرمودی

بی تو هیچیم بی تو پوچیم بی تو در بیابان خطا گم گشته ایم

الله

//منتظر//

این دست نوشته را پدرم برای من در روز تولدم نوشته/روحش شاد/

و الله خیر الحافظین

خداوند متعال ساعت دو و نیم بامداد روز دوشنبه 8/11/1363هزار و سیصد و شصت و سه هجری شمسی مقارن سالروز ولادت حضرت زینب کبری سلام الله علیها سومین فرزند را به ما عنایت فرمود.خدایش در کنف حمایت و عنایت خود حفظ کند.آمین رب العالمین

چو روزهشتم بهمن رسیده

میان نیم شب..وقت سپیده

حسام الدین بیامد نور دیده